سورپرایز

آیا سقفی بالای سرت هست؟
نانی داری برای خوردن،
لباسی برای پوشیدن و ساعتی برای خوابیدن؟...

کتابی برای آموختن و دانشی برای یاد دادن، ...

دهانی برای خندیدن و خنداندن...
لحظه ای برای حس کردن...

قلبی برای دوست داشتن ؟....

پس بدان "خوشبختی"
 بسیار خوشبخت...

سکوتم
حاصل

تمام فریاد های
درون من است...!!

#تفتی

زنان عاشق
شالگردن می‌بافند
زنان عاشق‌تر
دستکش،
دلگرم که شدی
حتما
زنی برایت شعر می‌بافد...!

#تفتی

میشود پیشانی ات
 بوسید و ازلبها گذشت؟!

مومن از قم بگذرد
 تا جمکران هم میرود

#تفتی

همه ما بابت اینکه تو قلبمون عشق محمد (ص) رو داریم یه تشکر به خدا بدهکاریم

عیدتون مبارک...!

چه قدر من
دیدنت را دوست دارم
در خواب
در غروب
در همیشه‌ی هر جا
هرجایی که...
بتوان تو را دید
صدا کرد
و از انعکاس نامت کیف کرد!
چه قدر من دیدن تـو را دوست دارم
#تفتی

پریشان میکنی دل را
خیال و
حال و
محفل را
چه میدانستم از اول
بدین سان دلبـری داری !

#تفتی

دوست داشتن
فقط گفتن دوستت دارم نیست
بگذار دوست داشتنت
مثل نشانی خانه ای باشد
که نه از کوچه اش معلوم است
نه از رنگ درش و نه از پلاکش
و فقط آن را
از عطر گل های باغچه اش میشناسی

#تفتی

درست است که
فرصت نوشتن
کمتر دست میدهد
ولی هر روز
بیشتر از دیروز
دوستت دارم ❤️

#تفتی

نفسم بند آمد
کمی پیراهنت را باز کن
من به عطر تو زنده‌ام
نه این هوای آلوده...

#تفتی

کیستی که من
این‌ گونه
به‌ اعتماد
نامِ خود را
با تو می‌گویم
کلیدِ خانه‌ام را
در دستت می‌گذارم
نانِ شادی‌هایم را
با تو قسمت می‌کنم
به کنارت می‌نشینم و
بر زانوی تو
اینچنین آرام
به خواب می‌روم؟ ...

#تفتی

چشمان تو
معنای تمام جمله‌های ناتمامی ست
که عاشقان جهان
دستپاچه در لحظه دیدار فراموشی گرفتند
و از گفتار بازماندند ...
کاش می‌توانستم
ای کاش خودم را
در چشم‌های تو حلق آویز کنم!
 
#تفتی

ناگهان صبح می‌شود
و تو می آیی
با لبخندِ خورشید
بوسه‌های گرم تو
با چای صبحانه‌ام
دم می‌کشد
و تمام من
حل می‌شود
در فنجان چشمان تو

#تفتی

نه اینکه تشنه ی تن ِ تو نیستم، ولی
ای دور، بی حکایتِ تن...عاشقِ توام!

#تفتی

'دوستت دارم'

و اگر بدانی تا کجا
خواهی فهمید

که این
بلندترین شعریست
که سروده ام...

#تفتی

تا شدم صید تو آسوده ز هر صیادم
وای بر من گر ازین قید کنی آزادم

نازها کردی و از عجز کشیدم نازت
عجزها کردم و از عجب ندادی دادم

چون مرا می‌کشی از کشتنم انکار مکن
که من از بهر همین کار ز مادر زادم

#تفتی

نمی‌دانم چرا
اما به قدری دوستت دارم
که از بیچارگی
گاهی به حال خویش می‌گریم!

#تفتی

من با توام
می‌خواهم آغشته عطر تو زندگی کنم
این رد عطر توست ...
که از حیرت بادهای شمالی
شب را به بوی بابونگی برده است
تو کیستی که تاک تشنه
از طعم تو
به تبریک "مِی" آمده است

#تفتی

فی الواقع خدا
اِند لطافت
اِند بخشش
اِند بیخیال شدن
اِند چشم پوشی و اِند رفاقت است

"پرویز پرستویی ، مارمولک"

#تفتی

دو چیز بی نهایت است:
جهان کائنات
و حماقت انسان
و من درباره ی جهان کائنات هنوز مطمئن نیستم...!

#آلبرت_انیشتین

#تفتی